حرف های از جنس درد!

  

شبها وقتی میخوای بخوابی،میبینی هیشکی رو نداری که بهت فکرکنه...

اینجاست که:میفهمی برخلاف شلوغیه درونتچقدر تنهایی

 

 تولحظه های داغونی فقط یه نفر آرومت میکنه اونم کسیه که داغـــونــــتـــــ کـــــرده

 

 

 

دَرد دارَد وَقتی مـَن
عــاشـقــانـه هــایــَمـ رامـیـنویـســَمـ
و همــــهــ یــاد عِــشقشــان می اُفــتَــند
امــا تــو .
بــی خــیــآل



نظرات شما عزیزان:

دختر آدم
ساعت23:40---25 ارديبهشت 1392
دلم گاهی

یک کلبه میخواهد

یک کلبه ی چوبی

کنار دریا

شایدهم وسط جنگل

دلم

بوی چوب باران خورده ی نم گرفته میخواهد

دلم

یک دنیا سکوت میخواهد

یک دنیا آرامش

یک بغل عشق...

اما امشب

زیر نور نقره گون مهتاب

درست همان زمان که

خیالت پهن می شود بر صحنه ی چشمانم

دلم

گرمای وجودت را

صدای گرمت را بر پیکره ی گوشم

می خواهد...

دلم

بوسه های پاکت را بر گونه های از شرم سرخ شده ام

می خواهد...

دلم امشب

یک بغل "تو" میخواهد...




نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:تنهایی, | 10 بعد از ظهر | نویسنده : EhsAn |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وشوو